سلام علیکم با توجه به مطلبی که از سوی یکی از روحانیون گفته شده و در ادامه آورده میشود و باعث تعجب بنده شده است، نظر حضرتعالی در خصوص این مطلب بحث برانگیز چیست؟(خواهشمندم مقداری بیشتر توضیح دهید) (تمام اخبار حرمت موسيقى ناظر به ذات موسيقى نيست بلكه ناظر به ملازمات موسيقى است يعنى شراب و برهنگى زنان و لهو و لعب و اختلاط و امثال آن چون آن زمان موسيقى هميشه ملازم اين امور بود لذا الان كه موسيقى لزوما ملازم اين امور نيست پس حرمت آن هم ساقط است)
باسمه تعالی
پاسخ استفتاء شما :
این نوع برداشت توسط برخی روحانیون مطرح شده است و در برخی موارد نیز صحیح می باشد چرا که غالبا سلاطین و افراد عباش نواختن موسیقی را همراه با کنیزان و رقاصه ها انجام میدادند اما استنباط یک قاعده کلی از عمل برخی سلاطین با توجه به اطلاق بسیاری از روایات و تصریح برخی روایات به حرمت غنا که از مقوله صوت می باشد و تصریح برخی روایات که عنا از وسائل شیطانی و موجب بی تقوایی خواهد بود، مشکل است بلکه منع وجود دارد لذا در هیچ روایتی حرمت موسیقی منوط به آمیختن با اینگونه محرمات نشده است بلکه مطلق بیان شده است در حالیکه اگر ملاک در حرمت صرفا آمیختن ان با محرمات دیگر می بود دربرخی روایات تصریح می شد لذا می بینیم که اکثر علمای گذشته و حال با وجود علم به اختلاط غنا با محرمات دیگر در برخی موارد هرگز حکم را منوط به ان نکرده اند و حتی در روایتی امام صادق علیه السلام شنیدن موسیقی را توسط یکی از اصحاب خود بدون حضور در مجلس غنا موجب گرفتاری و عقاب دانسته است پس استنباط یک چنین قاعده کلی ناصحیح است و ناشی از تحلیل ناقص از روایات و اخبار معصومین علیهم السلام می باشد. البته حکم به حرمت مطلق موسیقی و لو موسیقی غیر لهوی نیز صحیح نمی باشد والله العالم بحقائق الامور.