سلام علیکم در علم پزشکی در حوزه زنان و زایمان مواردی مشاهده می گردد که نوزدانی متولد می شوند که به نام علمی سوپر فکونداسیون ها(بدین معنا که اسپرم وتخمک مرد وزن با یکدیگر لقاح پیدا می کنند و سپس با فصله ای بعد از لقاح اولی لقاح ثانویه ای صورت می گیرد که این لقاح در یک سیکل قاعدگی است که زمان آن در زنان متفاوت است ولی معمولا از ۲۸ روز فراتر نمی رود و معمولا بین ۴۸ تا ۷۲ ساعت می باشد و در این روش الزامی بر آن نیست که اسپرم ها ازمرد واحدی باشند و موارد متعددی گزارش شده اند که از دو مرد بوده اند در نتیجه زمان وضع حمل هریک از دو قلو ها ممکن است همزمان با هم صورت بگیرد یا با فاصله) و سوپر فتاسیون ها شناخته می شوند(که در این جا هم همانند سوپر فکونداسیون ها می باشد فقط با این تفاوت که زمان لقاح ثانویه فراتر از سیکل قاعدگی می رودو معمولا تفاوت از۳۰ روز به بیش تر از زمان لقاح اولیه است و هم چنین در طی یک حاملگی تثبیت شده رخ می دهد که بالتبع زمان وضع حمل دو قلوها هم متفاوت است که در یکی از موارد این فاصله تولد این دو نوزاد ۱۲۷ روزگزارش شده است یا ممکن است در اثر عمل سزارین همزمان خارج گردند و در دستگاه های مخصوص کمک تنفسی نوزاد نگهداری و مراقبت شوند) که این دو حالت فوق ممکن است که هر دو لقاح براساس دو نزدیکی جنسی طبیعی که مقدم وموخر بوده اند صورت بگیرد یا این که لقاح اولیه در ابتدا با روش های مصنوعی وارد رحم زن گردد و زن با توجه به منع پزشکان به نزدیکی جنسی مبادرت نماید و لقاح ثانویه صورت بپذیرد و جنین دومی در رحم زن شروع به شکل گیری نمایدکه مبنای تمامی این شناسایی ها آزمایشات متعدد پزشکی هم چون dna و گروه خونی و hla و سونوگرافی و… می باشد و در مواردی اقرار و شهادت شهود نیز بدان ضمیمه گردیده است حال با توجه به مسائل فوق که موارد متعددی از آن در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی گزارش شده است مکلفین سئوالاتی به شرح ذیل از جنابعالی دارند ۱.نظر شما در باره اعتبار آزمایشات پزشکی هم چون dna و گروه خونی و hla و سونوگرافی و… در اثبات نسب چیست؟ ۲.نظر شما در خصوص اقرار و شهادت شهود با توجه به این که هیچ کس عمل لقاح و مراحل رشد در بدن زن را نمی بیند چیست؟(و فقط از انجام عمل نزدیکی جنسی یا انتقال لقاح در رحم زن مطمئن هستن) ۳.در صورتی که مجموع زمان تولد این دو طفل از حداکثر مدت حمل فراتر رود محصول آبستی جدید محسوب می گرددیاخیر؟ یا همین که بدانیم که این دو طفل حاصل دو لقاح مقدم و موخر هستند خصوصا در سوپر فتاسیون ها که در طول یک حاملگی تثبیت شده رخ می دهندکفایت می کند و می توان آنرا حاصل دو آبستنی متفاوت و احکام مستقل دانست؟(باتوجه به این که آیت الله شاهرودی به نقل از کتاب جواهر کلام درکتاب فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳،ص ۶۶۷ در ذیل توضیح کلمه دوقلو می گوید که اگر فاصله ی تولد دو طفل کم تر از ۶ ماه باشد محصول یک آبستنی هستند واگر فراتر برود محمول بر آبستنی جدید و احکام مستقل خواهد بود) ۴.از نظر شما حداکثر مدت حمل در دوقلوهاچه مدتی است؟حال اگر مجموع زمان تولد دو طفل مذکور فوق فراتر از حداکثر مدت حمل بشود اماره ی فراش کار ساز است ؟ یا این که مدت حمل از روز نزدیکی یا انتقال لقاح هر کدام را جداگانه مد نظر قراردهیم ؟ ۵.در حالت نزدیکی جنسی طبیعی که زن با دو مرد رابطه داشته است(که با روش های پزشکی مشخص گردیده است که اطفال متعلق به دو مرد هستند) که حالات ذیل متصور است که نظرات خود را در باب الحاق طفل با توجه به اماره فراش منعکس فرمائید؟ و در مواردی که قاعده فراش ساکت است چه باید نمود؟ الف.یکی از آن مردان همسر شرعی (موقت یا دائم) اوست و دیگری به شبهه با او نزدیکی کرده است. ب.در صورتی که هر دو مرد به زنا با او نزدیکی کرده باشند. ج. در صورتی که هردو مرد به شبهه با اونزدیکی کرده باشند. د. درصورتی که به هر دو قابلیت الحاق داشته باشد ۶..در مواردی که از طریق روش های کمک باروری انجام می شود حالات ذیل متصور است حال نظر خود را در الحاق عدم الحاق نسب طفل به هریک از مردان باتوجه اماره فراش ذکر بفرمائید؟ و در مواردی که قاعده فراش ساکت است چه باید نمود؟ الف. زن رحم اجاره ای بوده و که با مرد دیگری به زنا یا به شبهه نزدیکی کرده اند ب.انتقال لقاح که از اسپرم مرد اجنبی بوده وسپس زن با شوهر شرعی خود(دائم یا موقت)خود با توجه به منع پزشکان نزدیکی کرده است که موجب شکل گیری لقاح ثانویه ای شده است ج. لقاح با اسپرم شوهر شرعی زن(دائم یا موقت ) بوده است و زن و مرد با یکدیگر به زنا یا به شبهه نزدیکی کرده اند؟ ۷.در مورد بحث رضاع که توسط این چنین زن هایی صورت می گیرد شیر حاصل از زن های مذکور با توجه به حالات نزدیکی(الف،ب،ج،د)که در فوق بدان اشاره شد چگونه است و موجب برقراری احکام رضاع می گردد؟ ۸. درمورد عده این زنان چه در طلاق و چه در عده وفات(که یکی از مردان زنده و دیگری مرده است یا تقدم و تاخر در فوت داشته باشند) با توجه به حالات فوق، شروع و خاتمه آن چه زمانی خواهد بود؟ ۹. در مورد نفقه زن و حمل در ایام بارداری (مثل آزمایشات لازم سنجش سلامت مادر وطفل و…) و نفقه زن و اطفال بعد از وضع حمل با توجه به حالات فوق نسبت سهم هریک از مردان چگونه است؟و آیا مسئولیت تضامنی است؟ ۱۰.مرد در کدام یک از این حالات چند گانه فوق(در سئوال ۵ و۶) می تواند لعان نموده و یکی از طفل ها را از خودنفی نماید ؟واگربرای لعان لازم باشد که هردو طفل نفی گردند با توجه به این که مرد می داند یکی از اطفال متعلق به او هستند به دروغ هر دو طفل را لعن ونفی نماید آیا عمل لعان در این جا حرام نیست؟ هم چنان که پیامبر(ص) نفی کننده نسب به غیر واقع را لعن نموده است و مقدمه حرام نیز حرام است آیا انجام مراسم لعان حرام است؟ و در صورت حرمت دارای آثار خواهد بود؟ ۱۱.آیا لعان یکی از اطفالی که به دنیا آمده موجب لعن و نفی فرزند دیگر که در شکم مادر است نیز می شود؟ ۱۲. عده فسخ یا انفساخ در نکاح موقت ودائم با توجه به حالات چند گانه مردان در نزدیکی یا انتقال لقاح (در سئوال ۵ و۶)، شروع و خاتمه آن چه زمانی خواهد بود؟ ۱۳. در الحاق طفل یا اطفال به اسلام با توجه به حالات جندگانه نزدیکی (در سئوال ۵ و۶ ) در صورتی که یکی ازمردان مسلمان باشد و دیگری کافر(حربی یا ذمی) باشد ومادر مسلمان باشد چگونه است ؟واگر زن کافر(حربی یا ذمی)باشد و یکی از مردان مسلمان و دیگری کافر(ذمی یا حربی) چگونه است؟ ۱۴.نظر شما درباره حجیت قاعده قرعه و فراش و علم قیافه شناسی در برقراری نسب در قضیه سوپرفتاسیون ها وسوپر فکونداسیون ها چیست؟هم چنین حجیت آنان در تقابل با آزمایشات پزشکی در چه جایگاهی است؟ ۱۵..نظر شما در مورد حجیت قاعده استحسان و مصالح مرسله و سدّ ذرایع و فتح ذرایع در برقراری یا عدم برقراری نسب در قضیه سوپرفتاسیون ها وسوپر فکونداسیون ها چیست؟( هم چنان که منقول است که برخی از فقهای امامیه از قواعد مذکور به نام مقدمه حرام و مقدمهواجب یاد می کنند ولی نسب از احکام وضعی است ونه تکلیفی) ۱۶.نظر شما در مورد عرف رایج در مورد صرف زندگی اطفال در نزد مردی یا گرفتن شناسنامه برای اطفال برای برقراری نسب کافی می دانندچیست؟ ۱۷.آیا اعلام کردن این قضیه به اشخاص توسط پزشک ضروری است یا سکوت واجب است؟ ۱۸.جایگاه علم قاضی از نظر شما در برقراری یا عدم برقراری نسب به افراد در قضیه سوپرفتاسیون ها وسوپر فکونداسیون ها چیست؟ ۱۹.در کدام مورد از حالات چند گانه قوق(در سئوال ۵ و ۶)اقرار به نسب پذیرفته و در کدام مورد پذیرفته نیست؟ ۲۰.آیا با موجود بودن شرایط برای اقرار مقر شرایطی برای او هم چون شاهد برای شهادت مثل عدل و ایمان و طهارت مولد نیاز است؟ و آیا اقرار در جایی که نسب به واسطه ی فراش ثابت شده است کاربردی دارد؟ ۲۱.آیا با انجام مراسم لعان طفل یا اطفال مجهول النسب می شوند؟ ۲۲.هریک از روش ها (آزمایشات پزشکی،اقرار،شهادت شهود، قاعده قرعه، فراش،علم قیافه شناسی ،قاعده استحسان ، مصالح مرسله، سدّ ذرایع و فتح ذرایع) را براساس جایگاه برتری که نزد شما از اولی به ادنی در مسئله نسب دارند به ترتیب ذکر فرمائید. ۲۳.حرمت نکاح در صورت پذیرش لعان یا عدم پذیرش لعان در حالات چندگانه(سئوال ۵ و۶) نسبت پدر اول با طفل دوم، پدر دوم نسبت به فرزند اول ، فرزند اول نسبت به فرزند دوم چگونه است؟ ۲۴. حالت ارث بری در صورت عدم پذیرش لعان در حالات چندگانه(سئوال ۵ و۶) نسبت پدر اول با طفل دوم، پدر دوم نسبت به فرزند اول ، فرزند اول نسبت به فرزند دوم چگونه است؟ ۲۵. حالت وصیت یا عقود ی هم چون حق حبس که شخصیت آنان مدنظر است در صورت پذیرش یا عدم پذیرش لعان در حالات چندگانه(سئوال ۵ و۶) وصیت اگر برای فرزند اول یا دوم صورت بگیرد زمان تشکیل لقاح مد نظر است یا زمان خروج از رحم و اگر هم زمان خارج گردندچه به صورت طبیعی چه با روش پزشکی(سزارین) ؟یا اگر وصیت کرده باشد به طور خاص که برای بچه ی یکی از این دو مرد باشد چه طور باید تعیین گردد؟آیا وصیت به نفع طفل حاصل از زنا یا ناشی از شبهه صحیح است؟ ۲۶. باتشکر کامران باقرزاده همائی ۰۹۱۷۵۲۳۰۳۰۶ dr.homaeia@gmail.com
باسمه تعالی
پاسخ استفتاء شما :
۱_ اینگونه آزمایشات اگر موجب علم برای حاکم شرع و یا قاضی شود میتواند مستند حکم نسب قرار گیرد.
۲_چون در اقرار و شهادت علم لازم است و عملا امکان حصول علم وجود ندارد لذا اقرار و شهادت به نسب صحیح نیست مگر قرائن دیگری موجب علم قطعی شود.
۳_ اگر علم به وجود دو آبستی از دو لقاح باشد میتوان حکم را بر اساس آن جاری دانست خواه مدت تولد بیش از حداکثر مدت شرعی حمل باشد و یا علم به تولد دو طفل از دو لقاح جدا باشد مخصوصا در سوپر فتاسیون ها
۴_حداکثر مدت حمل دو قلوها امری عرفی است و نباید فاصله بین تولد آنها به حدی باشد که احتمال عقلایی دو آبستن داده شود و اگر هر دو حاصل لقاح با اجنبی باشند اماره فراش اصلا کاربرد ندارد ولی اگر یکی حاصل نزدیکی با شوهر باشد و دیگری حاصل لقاح با اجنبی باشد اماره فراش قائم است و اگر قرائن مطمئنه دیگری برای الحاق وجود دارد مقدم است.
۵_الف: اماره فراش جاری نیست و برای تعیین باید قرعه انداخته شود گرچه احتیاط احسن است.
ب:اماره فراش جاری نیست.
ج: اماره فراش جاری نیست.
د:اگر با شوهر خود هم نزدیکی داشته اماره جاری است مگر یقین به عدم امکان اجرای اماره فراش در مورد هر دو باشد و الا باید با امارات دیگر و یا فرعه یکی را الحاق نمود.
۶_الف: اماره فراش جاری نیست مگر لقاح با اسپرم شوهر انجام گرفته باشد.
ب:اگر شرعا امکان اجرای اماره فراش بوده باشد این اماره جاری است.
ج: اگر زنا محقق شده باشد اماره فراش جاری است و الا اماره جاری نیست و باید قرعه انداخته شود گرچه احتیاط در موارد مختلف آن همانند نفقه و ازدواج و ارث و غیره بهتر است.
۷_در تمام مواردی که امکان اجرای اماره فراش وجود دارد و نزدیکی هم صورت گرفته است احکام رضاع هم جاری می شود و نشر حرمت با رعایت شرایط آن می شود.
۸_ در مواردی که شرعا یکی از دو مرد شوهر آن خانم باشد احکام عده هم جاری است و مدت آن دو حیض و پاکی بعد از آن از زمان نزدیکی با آن مرد است.
۹_در هر موردی که امکان الحاق با اجرای اماره فراش به یک مرد وجود داشته باشد باید نفقه و هزینه بارداری مدت حمل را هم آن مرد بپردازد.
۱۰_ در هر موردی که مرد اطمینان به نفی نسب ولد به خود دارد میتواند لعان کند و اگر یقین ندارد لعان حرام است لذا نفی هر دو طفل با توجه به یقین به انتساب یکی از اطفال به خود با لعان جایز نمی باشد.
۱۱_ اگر امکان اجرای اماره فراش یا تشخیص با لوازم دیگر باشد نفی یکی موجب نفی دیگری نمی شود مگر شرعا هر دو محصول یک آیستن باشند.
۱۲_چنانچه نزدیکی صورت گیرد عده فسخ نکاح موقت دو حیض است و آغاز آن از زمان تحقق فسخ است و الا اگر با لقاح حامله شده باشد عده ندارد.
۱۳_ در مواردی که شرعا امکان الحاق طفل به یکی از دو مرد بواسطه اماره فراش یا قرائن اطمینانی دیگر باشد، طفل ملحق به آن مرد می شود و الا اگر امکان الحاق نباشد ملحق به مادر است و تابع دین مادر است
۱۴_ قاعده فراش در برخی موارد که امکان الحاق باشد جاری است و آزمایشات پزشکی هم اگر علم آور باشد حجیت دارد و قرعه هم در مواردی که نزدیکی با زوج و شبهه شده است و یا لقاح با اسپرم شوهر شده و سپس با مردی به شبهه نزدیکی داشته است جاری می شود گرچه احتیاط احسن است.
۱۵_اینگونه قواعد در نسب حجیت ندارد.
۱۶_اینگونه مسائل ایجاد نسب شرعی نمیکند و حجبیت ندارد و اگر موجب اغراء و فرزندخواندگی نامشروع شود جایز نیست.
۱۷_در مواردی که موجب انجام فعل حرامی شود یا موجب اغراء شود اعلام توسط پزشک واجب است.
۱۸_اگر علم قاضی مستند به امور حسی باشد حجیت دارد.
۱۹_اقرار در مواردی که حسی و ناشی از علم باشد پذیرفته است و الا پذیرفته نیست.
۲۰_در مقر طهارت مولد و عدالت شرط نیست لکن باید اقرار همراه با علم باشد و اقرار اثبات شده بواسطه اماره فراش کفایت نمیکند.
۲۱_اگر لعان معتبر انجام گیرد از فرد لعان کننده نفی شده و مجهول النسب خواهد شد مگر از قرائن علمی دیگر انتساب او به صاحب اسپرم دیگر اثبات شود.
۲۲_آزمایشات پزشکی در صورت علم آور بودن حجیت دارد و سپس اماره فراش و شهادت حجیت دارد و در برخی موارد قرعه هم کفایت میکند.
۲۳_در هر موردی که لعان پذیرفته می شود احکام مترتب بر آن هم پذیرفته است.
۲۴_ در مواردی که اماره فراش اجرا شود و فرزند ملحق به پدر شود، به عنوان فرزند ارث می برد و پدر نیز از فرزند خود ارث می برد و ملاک تحقق انتساب به فرد به عنوان فرزند است و اگر با لعان شرعی نفی ولد شود توارث محقق نیست.
۲۵_ ملاک در تعلق عنوان وصیت به فرزند زمان تولد آن فرزند و انتساب شرعی او به مرد یازن است و فرزندی که حاصل زنا و یا شبهه باشد حکم فرزند را برای مرد ندارد ولی فرزند خانم می باشد و وصیت در مورد او جاری است و اگر هم حکم فرزند را نداشته باشد میتوان تا ثلث مال در مورد او وصیت نمود.