با سلام و احترام بنده پزشکی ایرانی هستم که سال هاست که برای تحصیل به خارج از کشور آمده و اکنون در آمریکا زندگی می کنم. مدارک دکترا و فوق دکترا را گرفته ام و الان قصد دارم در رشته تخصصی پزشکی امتحان دهم و دوره تخصص را شروع کنم. بنده و همسرم واجبات دینی را به جا می آوریم اما خود من زندگی در غرب را دوست ندارم. مهم ترین دلیل این است که شنیده ام ایران شیعه خانه امام زمان است و فرج نزدیک است و بنده باید به کشورم بر گردم و با توجه به توان خود به مردم مسلمان کشورم خدمت کنم. به علاوه، فکر می کنم باید بیشتر به پدر و مادر خود سر بزنم که در آمریکا این امکان فقط یکبار در سال مهیا می شود. از طرف دیگر خیلی مسجد و صدای اذان و فرهنگ دینی ایران را دوست دارم که در آمریکا این موارد بسیار نادر است. اما مشکل این است که همسر بنده که او هم ایرانی و تحصیل کرده است زندگی در خارج از کشور چه آمریکا و چه کشورهای عربی که دین اسلام را دارند دوست دارد که دلیل عمده آن شرایط راحت تر و درآمد بهتر این کشورهاست. هر بار که با ایشان صحبت می کنم نارضایتی خود رو این گونه بیان می کند که در ایران ثبات اقتصادی نیست، آلودگی هوا هست، امنیت برای یک زن کم است در مقایسه با شهری مثل دوبی در امارات، کیفیت غذا بد است، قطعی برق داریم، ماشین های ایران ضعیف هستند، آموزش مدارس کیفیت ندارد و غیره. با چند نفر در ایران هم صحبت کردیم که می گویند همه دوست دارند از ایران بروند حال شما می خواهید به ایران برگردید! اینجا شرایط چنین است و چنان و خلاصه اکثر افراد یا از روی سختی هایی که در ایران کشیده اند و یا از اخبار شنیده اند که آمریکا آرمان شهر است ما را از آمدن به ایران نهی می کنند. من می گویم که خب کمتر می خوریم و به هر حال یک زندگی معمولی خواهیم داشت ولی به کشور خود خدمت می کنیم. مگر مراجع تقلید در ایران نیستند یا پدر و مادر ما و خویشاوندانمان همه در ایران هستند. به علاوه پولی که ما در آمریکا به دست می آوریم زیاد است اما درصدی از آن را مالیات می دهیم که ممکن است برای امور نظامی و نیز کمک به اسراییل مصرف شود که این کار در روح و زندگی و لقمه ما موثر است اما گویی از بعضی مراجع یا روحانیون پرسیده که گفته اند اشکال ندارد خارج زندگی کنید و همیشه برای من ایرانی هایی را مثال می زند که بسیار مومن هستند و در همین آمریکا جلسه قرآن می گذارند (و این حرف او راست است). اما بنده هیچ احساس تعلقی به اینجا ندارم و فرهنگ اینجا که غیر دینی است هیچ گاه آرامم نمیکند و دوست دارم ایران زندگی کنم حتی اگر راحتی اینجا را نداشته باشم. به همسرم می گویم خدا رزاق است و ایمنی هم می دهد چه در ایران چه خارج آن. استخاره ذات الرقاع کردم هم برای آمدن به ایران و هم برای ماندن آمریکا هر دو خوب آمد (سه بار افعل آمد). همسرم می خواهد من آمریکا تخصص بخوانم (۵ سال) و با آن به امارات برویم و زندگی راحتی در کشوری مسلمان داشته باشیم اما من دیگر علاقه ای به ماندن و درس خواندن در جایی غیر از ایران را ندارم به دلایلی که گفته شد. حتی فکر می کنم اگر پدر و مادرم در این ۵ سال فوت کنند من این فرصت یکبار زندگی را که می توانستم بیشتر در کنارشان باشم و خوشحالشان کنم را از دست داده ام هر چند پدر و مادرم نیز می گویند خارج بمان که در ایران نمیگذارند کار کنی. ضمنا کارم را هم کنار گذاشتم تا مطالعه کنم برای امتحان. هر روز که می گذرد به دلیل این تعارض ماندن یا برگشتن وقت زیادی را صرف فکر کردن می کنم و فرصت مطالعه و شرکت در آزمون تخصص آمریکا یا ایران را از دست می دهم. همسرم هم مکرر می گوید که کار غیر عقلانی نکن و همین جا در آمریکا تخصص بخوان که با مدرکش برویم امارات زندگی کنیم و زندگی راحتی داشته باشیم. بنده چه کنم؟ برای زندگی بهتر ۵ سال دیگر خارج بمانم یا برای خدمت به مردمم و استفاده از جو اسلامی کشور به ایران برگردم؟ توصیه شما چیست؟