سلام علیکم سوال – زوجین پس از چند ماه زندگی مشترک در یک منزل بر اثر اختلافات، محل زندگی خود را جدا کرده و زوجه با اظهار رسمی اینکه هیچگونه نزدیکی رخ نداده و باکره است، با استناد به حق حبس درخصوص مهریه خود، از تمکین خودداری نموده و خود را غیرناشزه تلقی نموده و در این مدت نفقه خود را نیز با حکم دادگاه مطالبه و دریافت کرده است. در حال حاضر زوج قصد طلاق دادن زوجه را در قبال پرداخت نصف مهریه با توجه به عدم نزدیکی را دارد ولی در این مرحله زوجه مدعی است که مستحق کل مهریه است زیرا دخول رخ داده لیکن زوال بکارت حاصل نشده و ایشان صرفا باکره است و نه غیرمدخوله، لذا با وجود اقرار قبلی صریح در این معنا که هیچگونه نزدیکی رخ نداده، تقاضای کل مهریه را دارد. ۱-آیا با وجود اظهارات سابق زوجه که یک مرتبه برمبنای آنها حکم دادگاه صادر شده و زوجه از آن ادعا منتفع گردیده و از حق حبس استفاده کرده و نفقه ایام عدم تمکین را نیز دریافت نموده، اظهار جدید وی مبنی بر اینکه صرفا ادعای بکارت کرده و مدخوله بوده است، قابل پذیرش است؟ ۲- با وجود چند ماه زندگی در زیر یک سقف و اظهار ابتدایی زوجه بر عدم نزدیکی و ادعای بعدی بر وقوع دخول به کمترین مقدار لازم و انکار نزدیکی از سوی زوج، قول کدام طرف مقدم است؟ ۳- آیا زوج می تواند بر عدم نزدیکی قسم بخورد؟ آیا الزاما زوجه باید او را قسم بدهد؟

باسمه تعالی
پاسخ استفتاء شما :

۱_ ملاک در تعلق تمام مهریه برای زوجه نزدیکی است حتی اگر موجب ازاله بکارت نشود لذا اگر زوجه ادعای عدم نزدیکی را داشته است حق دریافت تمام مهریه را ندارد و صرفا نصف مهریه به او تعلق میگیرد.

۲_ اگر هیچگونه اماره ای دال بر عدم نزدیکی نباشد و زندگی مشترک طرفین به مدت چند ماه احراز گردد ( با اقرار زوجه یا شهادت شهود عادل ) ظاهر مقدم بر اصل است و حکم به نزدیکی می شود و اگر زوجه از دادگاه حکم حبس را گرفته باشد اماره بر عدم نزدیکی می باشد و حق دریافت تمام مهریه را ندارد.

۳- اگر زوجه بر ادعای خود دلیل شرعی نیاورد زوج میتواند با حکم قاضی پرونده قسم بخورد و نصف مهریه اثبات می شود.

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن