سلام علیکم همانگونه که مستحضرید در سند نکاحیه تنظیمی در ایران که به موجب شروط ضمن عقد و مطابق بند ب از عقد نامه که اشعار میدارد ” ضمن عقد نکاح زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل کند ” و سپس موارد در ۱۲ بند ذکر شده است و در ادامه آن سایر شروط قابل ذکر میباشد . حالیه در سایر شرایط بعد از بند ۱۲ به شرح : ” زوج جناب آقای فلانی حق طلاق و حضانت از فرزندان خود را به زوجه سرکار خانم واگذار نمودند ” با توجه به اینکه لفظ واگذاری به معنای عموم در وکالت کاربرد دارد و نظر به قرینه موجود در شروط عقد نامه مبنی بر وکالت و اینکه سلب حق از زوج صورت نگرفته و همچنین اینکه سردفتر طلاق تحصیلات حوزوی و فقهی و حقوقی داشته و کار عبث نمیکند و زوجه نیز به عنوان مشروط له قصد شرط وکالت مطلق در طلاق را داشته و نکاح را به این شرط پذیرفته است ، آیا چنین شرطی باطل است یا دلالت بر اعطای وکالت مطلق دارد ؟
باسمه تعالی
پاسخ استفتاء شما :
شرط مذکور حکم اعطای وکالت به زوجه در صورت تحقق شرایط را دارد و به معنای سلب حق طلاق از زوج نیست.